گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و یکم
بخش نهم: سوره ي معارج




اول
کلیات
کلیات: سورهي معارج در مکه بر پیامبر صلی الله علیه و آله فرود آمده و داراي 44 آیه، 216 کلمه و 1061 حرف است. این سوره
و هفتادمین سوره در چینش کنونی قرآن است. (« نبأ » و قبل از سورهي « حاقّه » هفتاد و هشتمین سوره در ترتیب نزول (بعد از سورهي
به معناي نردبانها و رتبههاي بالا برنده است که در آیهي « معارج » .« واقِع » و « سأَلَ سائِل » ،« مَعارج » : نامهاي این سوره عبارتانداز
صفحه 73 از 134
سوم این سوره آمده است و نامهاي دیگر این سوره از آیهي اول آن الهام گرفته شدهاند.
فضیلت
فضیلت: در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که هر کس سورهي معارج را قرائت کند، خدا ثواب کسانی را که
البته خواندن سوره در صورتی مؤثر «1» . امانات و عهد و پیمان خود را حفظ کرده، و بر نمازشان مواظبت میکنند، به او میدهد
است که خواننده در راستاي محتواي آن حرکت و به آن عمل کند. از این رو در این حدیث به ثواب عمل به دو آیهي 34 و 32 این
سوره اشاره شده است.
اهداف
اهداف: به نظر میرسد مهمترین هدف این سوره یادآوري قیامت و عذاب الهی و هشدار کافران باشد. تفسیر قرآن مهر جلد بیست
و یکم، ص: 230
مطالب
2. بیان حالات کفّار در قیامت (در آیات 42 و ؛(15 - مطالب: الف) عقاید: 1. بیان ویژگیهاي قیامت و مقدمات آن (در آیات 6
4. تهدید منکران و ؛(35 - 3. بیان صفات خوب و بد انسانها که سبب بهشتی و جهنّمی شدن آنها میشود (در آیات 17 ؛(43
5. سخن از عروج ملائکه در روزهایی که هر کدام معادل پنجاه هزار سال است (در آیهي 4). ب) ؛(44 - مشرکان (در آیات 36
2. دعوت به رعایت امانت و عهد، حفظ عفت و پاكدامنی و محافظت بر نماز ؛( اخلاق: 1. دعوت به صبر و پایداري (در آیهي 5
3. تشویق به پرداخت حقوق مالی محرومان در اموال (در آیات 24 و 25 ). ج) احکام: بحثی دربارهي نمازهاي ؛(33 - (در آیات 22
دایمی (در آیهي 23 ). د) داستان: گزارش از مجازات کسی که تقاضاي عذاب داشت و واقع شد (در آیات 1 و 2). *** تفسیر
قرآن مهر جلد بیست و یکم، ص: 231
دوم
دوم: محتواي سورهي معارج قرآن کریم در آیات اول تا سوم سورهي معارج به درخواست عذاب توسط برخی افراد و حتمی بودن
3. سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ* لِلْکَافِرِینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ* مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ خواهندهاي عذاب - وقوع آن اشاره میکند و میفرماید: 1
. واقع شدنی را درخواست کرد.* براي کافران هیچ دفعکنندهاي از آن نیست.* از طرف خداي صاحب درجات. نکتهها و اشارهها: 1
در مورد آیهي اول این سوره دو تفسیر شده است: الف) شخصی از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسش نمود که این عذاب الهی بر
ب) پیامبر صلی الله علیه و آله از خدا «1» . چه کسی واقع میشود؟ آیهي بعد به او پاسخ داد که عذاب مخصوص کافران است
درخواست عذاب کفار را کرد، که واقع شد. البته مانعی ندارد که این آیه به هر دو مورد اشاره داشته و به مناسبت دو واقعه نازل
به معناي پله یا جاي صعود است و در این جا اشاره به درجات و مقامات فرشتگان است که در آن درجات به « معارج » . شده باشد. 2
البته ممکن است معارج اشاره به همهي کارها و مخلوقات الهی باشد که داراي درجات و مراحل «2» . سوي قرب خدا میروند
هستند. ص: 232 آموزهها و پیامها: 1. عذاب کافران حتمی است. 2. لجوجانه درخواست عذاب
نکنید که واقع میشود. 3. کارها و مخلوقات الهی درجهبندي و مرحلهبندي (و منظم) شدهاند. *** قرآن کریم در آیات چهارم تا
نهم سورهي معارج به ویژگیهاي رستاخیز، همچون طولانی بودن و نزدیک بودن آن و حوادث آن روز اشاره میکند و میفرماید:
صفحه 74 از 134
9. تَعْرُجُ الْمَلَائِکَۀُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَ لْفَ سَنَۀٍ* فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِیلًا* إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً* وَنَرَاهُ قَرِیباً* یَوْمَ تَکُونُ السَّماءُ -4
کَالْمُهْلِ* وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَ الْعِهْنِ فرشتگان و روح، در روزي که مقدارش پنجاه هزار سال است، به سوي او بالا میروند.* پس
باشکیباییِ نیکو شکیبا باش؛* [چرا] که آنان آن (روز) را دور میبینند،* و (ما) آن را نزدیک میبینیم.* روزي که آسمان همچون
روغن (یا فلز) گداخته میشود،* و کوهها همانند پشم رنگین (زده شده) میشوند! نکتهها و اشارهها: 1. این آیات زمان رستاخیز را
پنجاه هزار سال اعلام کرده است. این عدد یا عدد واقعی است، یعنی هر چند نظام منظومهي شمسی در رستاخیز درهم میریزد و
سالهاي معمولی که معادل گردش زمین به دور خورشید است وجود ندارد، ولی زمان رستاخیز به اندازهي پنجاه هزار سال فعلی
.2 و یا مقصود از این عدد، تکثیر است، یعنی رستاخیز بسیار طولانی است. ص: 233 «1» ماست
ولی در این جا پنجاه هزار سال گفته شده است؟ در «1» چرا در برخی آیات قرآن آمده است که زمان رستاخیز یک هزار سال است
3. طولانی و کوتاه «2» . احادیث روایت شده که رستاخیز پنجاه ایستگاه و موقف دارد که هر موقف به اندازهي یک هزار سال است
بودن رستاخیز نسبی است؛ یعنی نسبت به کافران و ستمکاران، بسیار دراز و معادل پنجاه هزار سال است، اما نسبت به مؤمنان، کوتاه
.4 «3» . و آسان و کمتر از یک نماز واجب در دنیاست. این مطلب در برخی احادیث از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است
در این آیات از عروج و صعود فرشتگان به سوي خدا یاد شده است. روشن است که این صعود روحانی و معنوي است نه جسمانی.
در این آیات همان « روح » آري؛ فرشتگان در آن روز عروج میکنند و آمادهي اجراي دستورات الهی میگردند. 5. مقصود از
6. این آیات پیامبر صلی الله علیه و آله را «4» . فرشتهي بزرگ الهی است که در سورهي قدر نیز به او اشاره شده است ،« روح الامین »
فرا میخواند. مقصود شکیبایی و استقامتی است که تداوم داشته باشد و نومیدي در آن راه نیابد و همراه شکوه و « صبر جمیل » به
7. مخالفان، رستاخیز را دور میپندارند و از این رو جرأت و جسارت بر گناه پیدا میکنند، اما خدا رستاخیز را «5» . بیتابی نباشد
نزدیک میداند. آري؛ مدت عمر دنیا در برابر عمر طولانی نظام هستی بسیار کوتاه است، از این رو رستاخیز بسیار نزدیک است.
کافران بینند آن را بس بعید ما بسی بینیم نزدیک آن وعید 8. در این آیات به چهار ویژگی رستاخیز اشاره شده است: الف) بسیار
طولانی است. ب) نزدیک است. ج) در رستاخیز نظام فعلی جهان درهم میریزد و آسمانها با همهي کرات و سیارات و ستارگان
به صورت فلز گداخته در میآیند. د) کوهها همچون پشم رنگین زده شده میشوند. آري، در آن روز آسمانها متلاشی و کوهها
خرد و ریز ریز و در هوا منتشر میگردند و جهانی نوین ایجاد میشود. آموزهها و پیامها: 1. رستاخیز بسیار طولانی است (پس براي
آن روز آماده شوید). 2. رستاخیز روز عروج فرشتگان است. 3. رهبران الهی باید به خوبی شکیبایی ورزند (و منتظر روز داوري
باشند). 4. بر خلاف پندار مخالفان، رستاخیز نزدیک است. 5. در رستاخیز نظم و نظام کنونی جهان در هم فرو میریزد (و نظمی
نوین برپا میشود). *** قرآن کریم در آیات دهم تا هجدهم سورهي معارج به حالات خلافکاران در رستاخیز و تنهایی آنها و
18 . وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً* یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ یَوْمِئذٍ - فرجام عذابآلودشان اشاره میکند و میفرماید: 10
بِبَنِیهِ* وَصَ احِبَتِهِ وَأَخِیهِ* وَفَصِ یلَتِهِ الَّتِی تُؤْویه* وَمَن فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ یُنجِیهِ* کَلَّا إِنَّهَا لَظَی نَزَّاعَۀً لِلشَّوَي تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّی
وَجَمَعَ فَأَوْعَی ص: 235 و هیچ (دوست) گرم نزدیکی از (دوست) گرم نزدیک (خود) پرسش
نمیکند.* آن (دوست) ها به آنان نشان داده میشوند؛ خلافکار آرزو میکند که (براي نجات) از عذاب آن روز پسرانش را تاوان
دهد.* و (نیز) همسرش و برادرش را،* و (نیز) خویشاوندانش که او را پناه میدادند،* و (نیز) کسانی را که در زمین هستند،
جملگی (تاوان دهد)، سپس او را نجات دهد.* هرگز چنین نیست؛ در واقع آن (دوزخ) شعلهي آتشین است!* در حالی که بر
کنندهي پوست سر و بدن بریان شده است.* (دوزخ) فرا میخواند کسی را که پشت کرده و روي برتافته،* و (نیز کسانی را که
اموال را) جمع کرده و ذخیره کردند. نکتهها و اشارهها: 1. خلافکاران در رستاخیز تنها و بییاورند، کسانی که دوستان صمیمی
خود را میبینند ولی آنقدر هراسان و گرفتار کار خویشاند که به سراغ آنان نمیروند و آن صحنه چنان وحشتناك است که آنان
صفحه 75 از 134
آرزو میکنند اي کاش میشد عزیزان خویش، بلکه تمام مردم دنیا را فدا کنند و از این عذاب نجات یابند، ولی هرگز این آرزو
. برآورده نمیشود؛ چون وقت عمل گذشته است و از کسی تاوان قبول نمیشود و رستاخیز روز نتیجهگیري از کارهاي دنیاست. 2
لظی به معناي شعلهي خالص آتش، یکی از نامهاي رستاخیز نیز هست که در آیهي فوق ممکن است به هر دو معنا باشد. 3. در این »
آیات به چند عامل عذاب خلافکاران اشاره شده است: الف) آنان به دستورات الهی پشت میکردند و از آن روي برمیتافتند. ب)
آنان ثروت میانباشتند ولی در راه خدا مصرف نمیکردند و به بینوایان کمک نمیکردند؛ از این رو گرفتار آتش شدند. 4. آتش
خلافکاران را با زبان حال یا زبان قال فرا میخواند. آري؛ کسانی که در دنیا به فراخوان رهبران الهی توجه نمیکنند و درخواست
فقیران را بیپاسخ میگذارند، در رستاخیز باید به فراخوان و درخواست آتش پاسخ مثبت دهند و خواه ناخواه در دوزخ جاي
میگیرند. ص: 236 آموزهها و پیامها: 1. رستاخیز روز تنهایی و بییاوري مجرمان است. 2. در
رستاخیز از کسی تاوان پذیرفته نمیشود. 3. پاسخ مثبت ندادن به فراخوان الهی در دنیا و جمع ثروت بدون انفاق، از عوامل عذاب
است. 4. خلافکاران آنقدر خودپسند هستند که حاضرند همهي مردم دنیا را فداي خود کنند. *** قرآن کریم در آیات نوزدهم تا
21 . إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً* - بیست و یکم سورهي معارج به صفات طبیعی انسانهاي تربیت نایافته اشاره میکند و میفرماید: 19
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً* وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً در حقیقت، انسان آزمند و کمطاقت آفریده شده است؛* هنگامی که بدي به او برسد
بیتابی میکند،* و هنگامی که نیکی به او برسد مانع (استفادهي دیگران) میشود، نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به سه صفت
انسان اشاره شده که به طور طبیعی در انسان آفریده شدهاند و همهي آنها از شاخههاي حُب ذاتاند؛ « آزمندي، بیتابی و بُخل »
یعنی چون انسان خود را دوست دارد، همه چیز را براي خویش میخواهد و در برابر مصیبتهایی که به او میرسد بیتابی میکند.
که در طبع انسان بود این صفات حریص است و بیصبر اندر حیات (مجد) 2. برخی آیات قرآن آفرینش انسان را به بهترین صورت
و گاهی او را خلیفه و جانشین خدا خوانده است، پس چگونه میشود که این صفات بد در وجود انسان باشد و «1» معرفی کرده
مستحق سرزنش شود؟ ص: 237 در برابر این پرسش چند پاسخ دادهاند: الف) این صفات ذاتاً بد
براي جمع مال « حرص » نیستند بلکه غرایز و نیروهایی هستند که میتوانند وسیلهي کمال یا سقوط انسان شوند. اگر انسان از نیروي
و منع انفاق استفاده کند، گرفتار آزمندي و بخل میشود ولی اگر از همین نیرو، در مسیر دانش استفاده کند، عاشق و تشنهي علم
میشود و مراتب کمال را میپیماید. ب) این صفات به طور طبیعی در انسان هستند و اگر انسان در پرتو وحی تربیت نشود همچون
علف هرز با جهات ناپسند رشد میکند، اما اگر در پرتو وحی تربیت شود همین صفات را کنترل میکند و انسانی شایسته میشود.
آموزهها و پیامها: 1. انسان (تربیت نایافته) ذاتاً حریص، بیتاب و بخیل است. 2. خُلق انسان تابع خَلق اوست (و برخی صفات در
آفرینش انسان به طور طبیعی وجود دارد). 3. صفات بد ذاتی خویش را بشناسید (و آن را کنترل و هدایت کنید). *** قرآن کریم
در آیات بیست و دوم تا سی و پنجم سورهي معارج به صفات انسانهاي تربیت یافته و نمازگزاران حقیقی و فرجام نیکوي آنان
35 . إِلَّا الْمُ َ ص لِّینَ* الَّذِینَ هُمْ عَلَی صَ لَاتِهِمْ دَائِمُونَ* وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَ قٌّ مَعْلُومٌ* لِلسَّائِلِ - اشاره میکند و میفرماید: 22
وَالْمَحْرُومِ* وَالَّذِینَ یُ َ ص دِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ* وَالَّذِینَ هُم مِنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُشْفِقُونَ* إِنَّ عَذَابَ رَبِّهمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ* وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ
حَافِظُونَ* إِلَّا عَلَی أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ* فَمَنِ ابْتَغَی وَرَاءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْعَادُونَ* وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ
وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ* وَالَّذِینَ هُم بِشَ هَاداتِهِمْ قَائِمُونَ* وَالَّذِینَ هُمْ عَلَی صَ لَاتِهِمْ یُحَ افِظُونَ* أُولئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُکْرَمُونَ تفسیر قرآن مهر
جلد بیست و یکم، ص: 238 مگر نمازگزاران؛* (همان) کسانی که آنان بر نمازشان مداومت میورزند* و کسانی که در اموالشان
حق معیّنی است،* براي درخواست کننده و محروم،* و کسانی که روز جزا را تأیید میکنند،* و کسانی که آنان از عذاب
پروردگارشان بیمناكاند،* [چرا] که از عذاب پروردگارشان ایمنی نیست،* و کسانی که آنان دامانشان را (در امور جنسی) حفظ
میکنند،* مگر در مورد همسرانشان یا آنچه (از کنیزان) مالک شدهاند، که در حقیقت، آنان (در این موارد) سرزنش نمیشوند.* و
صفحه 76 از 134
کسانی که فراتر از این میجویند، پس تنها آنان تجاوزگرند.* و کسانی که آنان امانتهایشان و پیمانهایشان را رعایت میکنند،*
و کسانی که آنان (براي اداي) گواهیهایشان ایستادهاند،* و کسانی که آنان بر نمازشان مواظبت مینمایند؛* آنان در بوستانهاي
(بهشتی)، گرامی داشته شدهاند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به دوازده ویژگی انسانهاي تربیت یافته در پرتو وحی و
نمازگزاران واقعی اشاره شده است که عبارتاند از: الف) نمازگزارند؛ ب) بر نماز خود مداومت میورزند و نمازهاي مستحبی را
که انتخاب کردهاند، مرتب انجام میدهند؛ ج) آنان به بینوایان جامعه رسیدگی میکنند؛ د) آنان معاد باورند؛ ه) از عذاب الهی
بیمناكاند و خود را مبراي از خطا و گناه و ایمن نمیدانند. و) پاكدامناند؛ غریزهي جنسی خود را از طریق صحیح ارضا میکنند
و تجاوزگر و اهل فساد و فحشا نیستند؛ ز) امانتدارند؛ ح) به عهد و پیمان خود با خدا و خلق پايبندند؛ ط) کتمان شهادت
نمیکنند و در موارد لزوم گواهی میدهند؛ ص: 239 ي) بر انجام نمازهاي واجب خود
محافظت میکنند که صحیح، کامل و به موقع انجام گیرد؛ ك) فرجامی بهشتی دارند؛ ل) در آخرت ارجمند و گرامی خواهند بود.
2. دقت در این ویژگیها نشان میدهد که انسانهاي تربیت یافته در پرتو وحی از چند جهت برجسته هستند. الف) ارتباط محکم با
خدا دارند و از طریق استمرار و محافظت نماز این پیوند را حفظ میکنند؛ ب) معاد باورند و از عذاب الهی بیمناكاند؛ ج) ارتباط با
خلق دارند و از طریق کمک به بینوایان این پیوند را حفظ میکنند؛ د) در روابط اجتماعی خود مسئولانه عمل نموده، عهد و امانت
را رعایت میکنند، به حقوق دیگران تجاوز نمیکنند و در مواقع لزوم به نفع حق گواهی میدهند. ه) آنان روابط جنسی قانونمند
دارند و پاكدامناند. کسانی که نسبت به مبدأ و معاد و مردم، عقاید و چنین رفتار نیکویی دارند، در رستاخیز نیز اهل بهشت و
گرامیاند و این صفات نمازگزاران واقعی است. آري؛ نماز واقعی، انسان را از غرایز طبیعی و پست نجات بخشیده به سوي کمال و
تعالی سوق میدهد. 3. منظور از مداومت بر نماز آن نیست که در کلّ شبانه روز نماز بخوانند، بلکه آن است که در اوقات معین
نماز را به جا میآورند و ارتباط مستمر با پروردگار دارند، که این عبادت مستمر روح و جان آنان را پرورش میدهد و مانع غفلت
و غرورشان میشود. خوشا آنان که دایم در نمازند. 4. در مورد این آیه از امام باقر علیه السلام روایت شده که منظور آیه آن است
ص: «1» . که هرگاه انسان چیزي از نمازهاي مستحبی را بر خود لازم شمرد، آن را ادامه دهد
240 و از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که محبوبترین اعمال نزد خدا چیزي است که ادامه داشته باشد، هرچند کم باشد.
5. مقصود از محافظت بر نماز، آن است که انسان نمازهاي واجب خود را به موقع و با آداب و شرایط و با حضور قلب ادا کند و «1»
در اموال آن است « حقّ معلوم » 6. مقصود از «2» . در احادیث نیز تذکر داده شده که محافظت بر نماز اشاره به نمازهاي واجب است
و در احادیث، ذیل آیهي فوق سفارش شده که «3» . که انسان چیزي غیر از زکات، در اموال خود در نظر بگیرد و به نیازمندان بدهد
نیازمندي است که حاجت خود را ابراز « سائل » .7 «4» . انسان از ثروت خود به خویشاوندان بدهد و مشکلات آنها را حل کند
نیازمندي است که تلاش میکند ولی در زندگی مشکلات دارد و « محروم » میگویند، اما « گدا » میکند و در اصطلاح فارسی به او
که البته باید به هر دو گروه امداد رسانی کرد. 8. انسانهاي تربیت یافته در پرتو وحی، معاد را تأیید میکنند «5» آن را ابراز نمیکند
و به آن ص: 241 اعتقاد دارند و همیشه توجه دارند که حساب و کتاب و کیفر در پیش است و
از این رو وظایف الهی خود را انجام میدهند و از گناه میپرهیزند؛ به عبارت دیگر تصدیق علمی و عملی نسبت به معاد دارند. «1»
9. انسانهاي تربیت یافته از عذاب الهی میهراسند و خود را ایمن نمیدانند؛ یعنی احساس مسئولیت میکنند و نیکیهاي خود را
کوچک و گناهان و خطاهاي خود را بزرگ میشمارند و از این رو از عذاب خدا بیمناكاند ولی در همان حال به رحمت او
امیدوارند. 10 . از امام علی علیه السلام روایت شده که به فرزندش سفارش کرد: آنچنان از خدا بیمناك باش که اگر تمام
نیکیهاي مردمِ روي زمین را انجام دهی، احتمال دهی از تو نمیپذیرند و آنچنان به خدا امیدوار باش که اگر تمام بديهاي مردم
11 . در این آیات به حفظ تعادل در غریزهي جنسی انسان «2» . روي زمین را انجام داده باشی، احتمال دهی که خدا تو را میآمرزد
صفحه 77 از 134
اشاره شده است؛ یعنی از طرفی راه ازدواج و ارضاي غریزه را بازمیگذارد و از طرف دیگر مسئلهي پاكدامنی را مطرح میکند.
یعنی اسلام نه با سرکوب غریزهي جنسی موافق است و نه با بیبندوباري و تجاوزگري. 12 . کنیزان کسانی هستند که انسان به «3»
«4» . همسري خود برمیگزیند و حقوق قانونی همسر انسان را دارند، هرچند آزاد نیستند، البته در جهان فعلی کنیزداري وجود ندارد
13 . یکی از صفات انسانهاي تربیت یافته و نمازگزاران واقعی آن است ص: 242 که امانتها و
پیمانهاي خود را رعایت میکنند. امانت هم شامل امانتهاي مادي مردم میشود و هم امانتها و نعمتهاي الهی همچون مقامات
و پیمان هم پیمانهاي انسان با مردم را شامل میشود و هم، پیمانهاي الهی، همچون ایمان به خدا و «1» . حکومتی و دین و قرآن
پیامبر صلی الله علیه و آله؛ یعنی نمازگزار واقعی به مسئولیتهاي اجتماعی خویش پايبند است. 14 . در این آیات بر گواهی دادن
اداي شهادت و گواهی حق موجب میشود که حقوق «2» . تأکید شده و در برخی آیات کتمان شهادت گناه شمرده شده است
فردي و اجتماعی مردم پايمال نشود و عدالت اجرا گردد. آموزهها و پیامها: 1. نمازگزاران حقیقی صفاتی عالی دارند. 2. نماز
مداومت و محافظت میخواهد. 3. نمازگزار حقیقی همان طور که با خدا ارتباط دارد، از طریق کمک به مردم، با خلق خدا نیز
ارتباط دارد. 4. در ثروت خویش سهم معینی براي فقرا قرار دهید. 5. همان طور که به گدایان کمک میکنید به نیازمندان آبرومند
نیز کمک کنید. 6. اگر میخواهید جزء نمازگزاران حقیقی به شمار آیید معادباور و از عذاب الهی بیمناك باشید و خود را ایمن
ندانید. 7. اگر میخواهید جزء نمازگزاران حقیقی باشید، پاكدامن باشید. 8. در مورد غریزهي جنسی، متعادل عمل کنید نه آن را
سرکوب کنید و نه بیبند و بار رهایش سازید. 9. ازدواج کردن چیز نکوهیدهاي نیست. ص:
10 . بیبندوباري جنسی نوعی تجاوز (به حقوق اجتماعی و مرزهاي الهی) است. 11 . اگر میخواهید نمازگزار حقیقی باشید، 243
. امانتدار باشید و پیمانشکنی نکنید. 12 . اگر میخواهید نمازگزار حقیقی باشید کتمان شهادت نکنید و به حق گواهی دهید. 13
اگر میخواهید فردي ارجمند و اهل بهشت باشید، نمازگزار حقیقی شوید. *** قرآن کریم در آیات سی و ششم تا سی و نهم
39 . فَمَالِ الَّذِینَ کَفَرُوا قِبَلَکَ مُهْطِعِینَ* - سورهي معارج به طمع مخالفان اسلام براي ورود به بهشت پاسخ میدهد و میفرماید: 36
عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِینَ* أَیَطْمَعُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَن یُدْخَلَ جَنَّۀَ نَعِیمٍ* کَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِمَّا یَعْلَمُونَ پس چه شده براي کسانی که
کفر ورزیدند که شتابان روبه توآرند،* از راست و از چپ، گروه گروه؟!* آیا هر مردي از آن (کافر) ها طمع میورزد که در
بوستان پرنعمت (بهشت) درآورده شود؟!* هرگز چنین نیست؛ در حقیقت، ما آنان را از آنچه میدانند آفریدهایم. نکتهها و اشارهها:
1. هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله آیات معاد و بهشت را براي مسلمانان میخواندند، برخی از مشرکان مکه نزد ایشان
میآمدند و میگفتند: اگر معادي در کار باشد وضع ما از این مؤمنان بهتر است، همان طور که وضع ما در این دنیا از آنان بهتر
2. یکی از «1» . است. قرآن کریم در آیات فوق به این طمعکاران پاسخ داد که هرگز چنین نیست و کافران وارد بهشت نمیشوند
روشهاي تربیتی قرآن شیوهي مقایسه و مقابله است. در آیات پیشین به فرجام بهشتی مؤمنان اشاره شده و در این آیات بیان شده
است که کافران، داخل بهشت نمیشوند. تصویر این دو فرجام در برابر ص: 244 همدیگر به
مخاطب قرآن آگاهی و قدرت انتخاب میدهد. 3. برخی از مشرکان معاد جسمانی را قبول نداشتند، اما برخی دیگر اصل معاد را
قبول داشتند و یا به صورت احتمالی از آن بحث میکردند و میپنداشتند که ثروت و رفاه آنان در این دنیا دلیل مقام بلند آنها نزد
خداست، پس در رستاخیز نیز اهل بهشت خواهند بود. در حالی که همهي اینها براي امتحان و نوعی مهلت دادن به کافران بود و
بهشت را براساس عقیده و عمل شایسته میدهند، نه بر اساس مقدار ثروت و مقام دنیوي. 4. این آیات در پاسخ کافران طمعکار
اشاره میکند که آنان از نطفهاي بیارزش آفریده شدهاند، پس این همه غرور و سرکشی براي چیست؟! ارزش انسان به ایمان و
عمل صالح است که کافران ندارند، پس طمع ورود به بهشت را نداشته باشند. آموزهها و پیامها: 1. کافران طمع کارند. 2. حتی
کافران نیز آرزوي بهشت دارند. 3. کافران امیدي به بهشت نداشته باشند. 4. کافران به آفرینش خود بنگرند تا طمعکار نشوند. ***
صفحه 78 از 134
قرآن کریم در آیات چهلم تا چهل و چهارم سورهي معارج با سوگند و تأکید به کافران در مورد تغییر اقوام در دنیا و روز هولناك
44 . فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَ ارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ* عَلَی أَن نُبَدِّلَ خَیْراً مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ - رستاخیز هشدار میدهد و میفرماید: 40
بِمَسْبُوقِینَ* فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّی یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِي یُوعَدُونَ* یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعاً کَأَنَّهُمْ إِلَی نُصُبٍ یُوفِضُونَ*
خَاشِعَۀً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّۀٌ ذلِکَ الْیَوْمُ الَّذِي کَانُوا یُوعَدُونَ ص: 245 و سوگند یاد میکنم به
پروردگار خاوران و باختران! که قطعاً ما تواناییم،* بر اینکه بهتر از آنان را جايگزین کنیم؛ و ما پیشی گرفته شده (و مغلوب)
نیستیم. * پس آنان را رهاکن تا (در باطل) فرو روند و بازي کنند تا اینکه روز (رستاخیز) شان را که وعده داده میشوند، ملاقات
کنند.* (همان) روزي که از قبرها به سرعت خارج میشوند، چنانکه گویی آنان به سوي بتهاي سنگی روانه میشوند؛* در حالی
که دیدگانشان (از وحشت) فروتن است، [و] خواري آنان را فرا گرفته است! این روزي است که وعده داده میشد. نکتهها و
اشارهها: 1. این آیات به کافران هشدار میدهد و قدرت خدا را به رخ آنان میکشد و میفرماید ما میتوانیم شما را از بین ببریم و
گروه بهتري را به جاي شما قرار دهیم ولی نمیخواهیم؛ خدا میخواهد شما را رها سازد تا به گناه و سرکشی ادامه دهید تا رستاخیز
فرا رسد و گرفتار عذاب خوارکننده شوید. 2. سوگند خدا به مشرقها و مغربها، براي تأکید بر مطلب و نشان دهندهي اهمیت
مشرقها و مغربهاي متعدد است و به نوعی توجه انسان را به وجود آنها جلب میکند تا در مورد آنها مطالعه کنند و نشانههاي
خدا را دریابد. 3. مشرق به مکان طلوع خورشید و مغرب به مکان غروب آن گفته میشود که براساس حرکت زمین به دور خود به
وجود میآید. هر بار یک نیمکرهي زمین در برابر نور خورشید قرار میگیرد و با توجه به حرکت مداوم زمین، مغربها و
مشرقهاي زیادي داریم که در هر سرزمین متفاوت است و نیز در طول سال تغییر میکند. اما دو مشرق و مغرب ممتاز وجود دارد
که یکی در آغاز تابستان، یعنی حد اکثر اوج خورشید در مدار شمالی و یکی در آغاز زمستان در حد اقل پایین آمدن خورشید در
و گاهی به مشرقها و مغربها، که هر دو اشارهاي «1» مدار جنوبی است. از این رو گاهی قرآن به مشرق و مغرب اشاره میکند
4. اگر کسی اهل منطق و استدلال نباشد و بر کفر و شرك لجاجت علمی دارند. ص: 246
ورزد، خدا او را رها میکند تا در غفلت و باطل فرو رود و به بازي دنیا مشغول شود تا رستاخیز فرا رسد و گرفتار گردد. آري؛ این
یکی از انواع عذابهاي الهی است که به نام سنت و روش مهلت دادن (امهال یا استدراج) نامیده میشود. 5. در این آیات بیان شده
که هنگام بیرون آمدن کافران از قبرها، چند اتفاق جالب رخ میدهد: الف) آنان با سرعت میدوند، چنانکه گویی به سوي بتها
ب) چشمهایشان (از وحشت) فروتن شده است. ج) ذلت و خواري آنان را فرا گرفته است. آري؛ «1» . یا پرچمهایشان رواناند
کسانی که در دنیا متکبر بودند و دیگران را خوار میکردند و در راه خدمت به بتها میکوشیدند در آخرت نیز همان راه را ادامه
میدهند. آموزهها و پیامها: 1. وجود مشرقها و مغربهاي متعدد با اهمیت (و قابل مطالعه) است. 2. در برابر خدا سرکشی نکنید که
او میتواند بهتر از شما را جایگزینتان کند. 3. یکی از عذابهاي الهی رها کردن افراد به حال خود است. 4. مراقب باشید در باطل
فرو نروید و مشغول بازي دنیا نشوید که گرفتار عذاب رستاخیز میشوید. 5. رستاخیز روز شتابزدگی و خواري کافران و
معادناباوران است. ص: 247
بخش